این تارنما نوشته های یک افراطی بی سواد، متحجر، بی منطق و ... می باشد که دوست دارد با دیگران تبادل نظر کند.

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

این هسته ای دیگه چیچینه؟

بسم الله الرحمن الرحیم


   روی تخت پادشاهی نشسته بود و درباریان و وزرا گرداگرد تخت سلطان صاحب قران مظفرالدین شاه قاجار مشغول مملکت داری و سیاست ورزی. پیشکار دربار کاسه ای آورد که درون آن مایعی سیاه رنگ و غلیظ بود که بوی آن مشام حاضرین را می آزرد. پیشکار با رعایت ادب درباری رو با پادشاه کرد گفت:


مظفر الدین شاه


اعلی حضرتا نفت این است.

شاه انگشتش را درون کاسه کرد و سپس آن را دهانش گذاشت تا مزه اش کند.


این نفتی که می گفتند این است. ما که حالمان بهم خورد بدهیدش به انگلیسی ها برود...



    متن فوق یک داستان خیالی کمدی برای خنده نیست بلکه قصه تراژدی این مملکت برای گریه است. از این قبیل تراژدی ها در از زمانی که پدیده ای به نام استعمار بیرونی و استبداد درونی در کشور ما به هم گره خورد کم نیست. اگر قهرمان های مانند امیر کبیر، سید جمال، قائم مقام فراهانی و... و یا حرکت هایی مانند نهضت تحریم تنباکو، ملی شدن نفت و از این قبیل در تاریخ معاصر نبود تاریخ معاطر ما کتاب جز برای گریستن نبود.

    با پیروزی انقلاب اسلامی امید می رفت که دیگر از این اتفاقات خائنانه در بدنه حکومت قرار نگیرد اما انگار وطن فروشان را اگر از در بیرون کنیم از پنجره تو می آیند. اینبار اما نه  نفت بلکه قرار است تیشه در ریشه فناوری هسته که بزنند.در این چند روزه به طور مکرر خبری را شنیده ام که مانند دوباره ماندم که این یک کمدی ست یا یک تراژدی: «عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم با بیان این که ایران نه منابع اولیه فعالیت هسته ای داشته و نه به علوم آن احاطه دارد، گفت:هیچکس در ایران نمی‌داند که ما به چه دلیلی به مسیر هسته‌ای شدن پا گذاشته‌ایم و این امر دقیقاً‌ مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر است. »(+ و+) آری این بار هم یک کمدی تراژدیک بود. هم باید خندید به استدلال های فوق منطقی این حضرات هم باید گریست به سرگذشت غریب کشورمان.

   به نظر شما سخن«انرژی هسته دیگه چیه» یا «مردم گرسنه بجا کیک زرد نون می خوان» بیانات چه تیپ آدمی است. لبو فروش، راننده تاکسی، استاد تمام دانشگاه دارای تحصیلات خارجه. آری واقعیت اینس لبو فروش سرچهار راه و رانند تاکسی از حضرات تحصیلات خارجه ژرف اندیش تر و ملی گرا ترند. 


وَ إِذا قیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَما آمَنَ النّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ کَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لکِنْ لایَعْلَمُونَ (١٣)

و هنگامى که به آنان گفته شود: «ایمان آورید، همانگونه که (سایر) مردم ایمان آورده اند!». مى گویند: «آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!» آگاه باشید اینها همان ابلهانند ولى نمى دانند! (١٣)

سوره مبارکه بقره آیه شریفه 13


   لزوم پاسداشت از این فناوری آنقدر واضح و مبرهن است که نیازی به اثبات فوائد آن برای پیشرفت ایران نیست. از این نشان به آن نشان که تمام کشورهای پیشرفته دارای این فناوری هستند، فناوری که انرژی هسته ای فقط یکی از کاربردهای حیاتی آن است. اما چگونه است که عده ای خودشان را به آن کوچه زده اند و منافع ملی شان را به اندکی می فروشند. خدا رحت کند جلال را که وقتی دید در میتینگ حزب توده مشغول فشار به دولت خود برای امتیاز به شوروی ست کمی با وجدان خودش خلوت کرد و بعد از عضویت در آن استعفا داد و از گناه خودش توبه ای کاش که کمی از وجدان او هم در این حضرات وجود داشت.


برای سه گروه سه سفارش است:

1-     وطن فروشان بیگانه پرست: به تاریخ بنگرید و ببینید که پیشینیان شما از شما بیشتر به وطن خیانت و به بیگانان خدمت کردند چه سرگذشتی داشتند.

 ای آقایان زیبایی کلام و شیرزاد مشکل شما ندانستن نیست بلکه نخواستن دانستن است. مشکلتان این است که دشمن را بیشتر از دوست دوست دارید.

وجدان وجدان وجدان

 

2-     مذاکره کنندگان و دولت مردان: فرمایش مقام عظمای ولایت برای ما فصل الخطاب است ما به شما اعتماد داریم ولی از حیث«تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» گوییم که که فریب هوای نفس و شیاطین جن و انس را نخورید و هاشا که منافع این ملت را به اندکی بفروشید. باشد که تا ابد از ایستادگی شما در تاریخ یاد کنند نه مانند وطن فروشان ترکمن چای هسته ای و دارسی.


3-    امت حزب الله و خدا پرستان وطن دوست: اگر نا آگاهی مردم نبود نه ترکمنچای امضا می شد، نه گلستان، نه رویتر و انحصار تنباکو، نه دارسی، نه نوزده نوزده و... بر ما باد آگاهی مردم  و سیانت از حق.

۲۷ آذر ۹۳ ، ۱۹:۱۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم حسین زاده

نصیحت شیطانی؛ سبک سینمای دینی موردعلاقه مسئولان فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم


آیه 7 سوره مبارکه اعراف


   فضای فرهنگی جهان و به تبع آن ایران آن قدر آشفته است که سخن گفتن و انتقاد از جزئیات و شنیدن این قبیل مرقومات کاری بیهوده و بی نتیجه باشد. از مبانی اندیشه ای علوم انسانی تا کارهای هنری و رسانه وضعیت بغرنجی دارند که فقط ظهور منجی می تواند آن را ریشه کن کند اللّهم عجّل لولیک الفرج .

   سخنی ست درباره دریافت حکمی کلی از یک جزئی. کنکاش در یک جز به صورت یک المان و تعمیم آن روشی ست تحلیل در شناخت یک مفهوم کلی ست. از یک سریال که این شب ها توانسته تا حدودی برای رسانه ملی بیننده جذب کند.هنوز آمار دقیق از مخاطبین منتشر نشده ولی احتمالا در پایان سریال آمار مخاطبین از مرکز تحقیقات صدا و سیما منتشر شود. در هر حال در این ایام پر بیننده ترین سریال صدا و سیماست. پر بیننده  بودن این سریال به مثابه جریان سازی و تاثیرگذاری فرهنگی آن تک اثر نیست بلکه می توان آن را به عنوان جزئی از گفتمان رایج سینمایی اتمسفر فرهنگی ایران دانست. سریالی که قطعا در یاد ها نخواهد ماند ولی یاد آوری آنی ست که پیشینیان از این طایفه طریقت گفته اند.

   اولین نمادی که در این فیلم روحانیت و پرداختن به زندگی طلبگی ست. بینش و ارزش گذاری که این فیلم در مورد روحانی چیست؟ به عبارت دیگر پس از دیدن این قبیل فیلم های نظام ارزش بیننده در مورد رفتن به سمت طلبگی و نهاد حوزه و همچنین معیار روحانی خوب و روحانی بد چیست؟



روحانی خوب روحانی بد


   اولین فیلمی که به صورت صریح به این مسئله پرداخت «زیر نور ماه» بود. زمانی که روحانیت خط قرمز سینما بود و البته نه با دستور بلکه کسی جرأت پرادخت به آن در سینما را نداشت ولی فیلم «مارمولک» دومین فیلم از این دسته بود که پس از آن قباحت اظهار نظر شخصی در مورد روحانیت شکسته شد و خیل فیلم های در مورد روحانیت و فیلم هایی که در فضای طلبگی می گذشت ساخته شد. افرادی که در این زمینه فیلم سازی کردند نه بر آمدگان از حوزه و نه حتی اندیشمندان بیرون از آن بودند بلکه حرّافانی بودند که خودشان هم نمی دانستند که چه می گویند و چه می خواهند بگویند بلکه فقط حرف می زند. این شد  اولین مشخصه آنها ولی نه خطرناک ترین.

   به نظر شما چنین کسی وقتی راجع به روحانیت و به صورت کلی امور دینی فیلم سازی کند چه از تحش در می آید؟

   علم کتل و نصیحت هایی که ظاهری دینی دارند و از آن طرف مفاهیم به شدت التقاطی و انحرافی که در پشت این ظواهر فریبنده پنهان شده اند. شاید خود سازندگان این آثار هم ندانند چه می گویند زیرا اکثر آنها افراد بی سوادی هستند که در طول عمرشان یک کتاب هم نخوانده اند و هر چه می گویند نفسانیات و آرزوها خود در غالب دین است.

سوره بقره آیه 79



   سریالی که در آن نه حرفی از ولایت به عنوان اکمال و اتمام معارف دینی ست و نه حرفی از حب و بغض در راه خداست. بلکه چند نکته اخلاقی نسبی را مطلق جلوه می دهد و متشابهات را محکمات. مرزبندی ها را مخدوش می کند فیمینیست را در پس توجه به زن و خانواده تبلیغ می کند و مردان دین دار را ضایع کننده حقوق خانواده نشان می دهد.

   روحانی خوب در این قماش کسی ست که هوی نفس این گروه را در غالب سخنان و ارزش های دینی بگنجاند. سازندگان خود را بالاتر و برتر از قاطبه روحانیت می دانند در سدد نصیحت روحانیت بر می آیند. مانند فیلم «طلا و مس» که به علمای اخلاق توصیه می کند بجای کتاب خواندن و درس بحث خدمت به خلق را برگزینند و یا بجای منبر رفتن روزی حلال کسب کنند که هم به خانواده خود و هم به مردم خدمت کنند.

   البته که ظاهر این حرف ها بسیار زیباست. مانند ظاهر آنچه شیطان به آدم و حوا گفت:



و یادم اسکن أ نت و زوجک الجنة فکلا من حیث شئتما و لا تقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین (19)

فوسوس لهما الشیطن لیبدى لهما ما ورى عنهما من سوءتهما و قال ما نهئکما ربکما عن هذه الشجرة  إ لا أ ن تکونا ملکین أ و تکونا من الخلدین (20)

و قاسمهما إ نى لکما لمن النصحین (21)

فدلئهما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سوءتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة و نادئهما ربهما أ لم أ نهکما عن تلکما الشجرة و أ قل لکما إ ن الشیطن لکما عدو مبین (22)

سوره مبارکه اعراف آیات شریفات19-21

 ترجمه :

19 - و اى آدم تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و از هر جا که خواستید بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد.

20 - سپس شیطان آنها را وسوسه کرد تا آنچه را از اندامشان پنهان بود آشکار سازد و گفت پروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرده مگر به خاطر اینکه (اگر از آن بخورید) فرشته خواهید شد یا جاودانه (در بهشت خواهید ماند)!.

21 - و براى آنها سوگند یاد کرد که من خیرخواه شما هستم !

22 - و به این ترتیب آنها را با فریب (از مقامشان ) فرود آورد، و هنگامى که از آن درخت چشیدند اندامشان (عورتشان ) براى آنها آشکار شد و شروع کردند به قرار دادن برگهاى (درختان ) بهشتى بر یکدیگر تا آنرا بپوشانند و پروردگارشان آنها را ندا داد که آیا شما را از آن درخت نهى نکردم و نگفتم شیطان براى شما دشمن آشکارى است ؟



    روحانیت بی ارزش ترین مسئولیت اجتماعی و هیچ سودی از قبل آن به مردم نمی رسد در لباس روحانیت نمی شود به کسی خدمت کرد و مطالعه در معارف ناب که قرآن و عترت هست هم کاری بی ارزش و بی فایده است. این ماهیت پیامی ست که این آثار القا می کنند. شاید بتوان در یک جمله نظر آنها را در مورد روحانیت اینگونه گفت که آخوند خوب آخوند مرده است.

   افسوس و صد افسوس که متولیان فرهنگی مشتاقانه در حمایت از اینگونه اثار استقبال می کنند. گیرم که به دلیل وقت کم از ژرف اندیشی در مقوله فرهنگ ناتوانند آیا فسق     آشکار آنها را نمی بینند؟



قالیباف


قطعا اگر حمایت های بی دریغ و قربتا الی الله این آقایان از این گروه نبود اصلا شکل نمی گرفتند چه بسا که بتوانند در جامعه گفتمان سازی کنند، پیام شان را یا در رسانه های جمعی مخابره کنند و از طریق کارهای پر خرج و دهن پر کن به قلب مخاطب القا کنند. مخاطبی که باید بفهمد آخوند خوب آخوندی ست که بر مبنای هوی نفس تصمیم بگیرد در حکم خدا سر سخت نباشد. مخاطبی که «خشنٌ فی ذات الله» را «قصاب قریش» بداند و دیانت را بدون سیاست و سیلی خوردن بخواهد.

قالیباف

کلمات بسیاری در این نصیحت های شیطانی از مواضعشان منحرف شده که فقط عنوان ها را اشاره می کنم و خودتان بیاندیشید.

·        روضه خوان و روضه خوانی به عنوان مهم ترین عامل تبلیغ و تثبیت تشیع

·        تخریب کارکتری به نام «حاجی بازاری» به عنوان پیشتیبانان اقتصادی شیعه

·        بی ارزش نشان دادن فقه و فقاهت

·        معرفی اسلام به عنوان عامل بدبختی و عقب افتادگی

·        ...

۲۰ آذر ۹۳ ، ۱۶:۰۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قاسم حسین زاده