فضای فرهنگی جهان و به تبع آن ایران آن قدر آشفته است که سخن گفتن و انتقاد از جزئیات و شنیدن این قبیل مرقومات کاری بیهوده و بی نتیجه باشد. از مبانی اندیشه ای علوم انسانی تا کارهای هنری و رسانه وضعیت بغرنجی دارند که فقط ظهور منجی می تواند آن را ریشه کن کند اللّهم عجّل لولیک الفرج .
سخنی ست درباره دریافت حکمی کلی از یک جزئی. کنکاش در یک جز به صورت یک المان و تعمیم آن روشی ست تحلیل در شناخت یک مفهوم کلی ست. از یک سریال که این شب ها توانسته تا حدودی برای رسانه ملی بیننده جذب کند.هنوز آمار دقیق از مخاطبین منتشر نشده ولی احتمالا در پایان سریال آمار مخاطبین از مرکز تحقیقات صدا و سیما منتشر شود. در هر حال در این ایام پر بیننده ترین سریال صدا و سیماست. پر بیننده بودن این سریال به مثابه جریان سازی و تاثیرگذاری فرهنگی آن تک اثر نیست بلکه می توان آن را به عنوان جزئی از گفتمان رایج سینمایی اتمسفر فرهنگی ایران دانست. سریالی که قطعا در یاد ها نخواهد ماند ولی یاد آوری آنی ست که پیشینیان از این طایفه طریقت گفته اند.
اولین نمادی که در این فیلم روحانیت و پرداختن به زندگی طلبگی ست. بینش و ارزش گذاری که این فیلم در مورد روحانی چیست؟ به عبارت دیگر پس از دیدن این قبیل فیلم های نظام ارزش بیننده در مورد رفتن به سمت طلبگی و نهاد حوزه و همچنین معیار روحانی خوب و روحانی بد چیست؟
اولین فیلمی که به صورت صریح به این مسئله پرداخت «زیر نور ماه» بود. زمانی که روحانیت خط قرمز سینما بود و البته نه با دستور بلکه کسی جرأت پرادخت به آن در سینما را نداشت ولی فیلم «مارمولک» دومین فیلم از این دسته بود که پس از آن قباحت اظهار نظر شخصی در مورد روحانیت شکسته شد و خیل فیلم های در مورد روحانیت و فیلم هایی که در فضای طلبگی می گذشت ساخته شد. افرادی که در این زمینه فیلم سازی کردند نه بر آمدگان از حوزه و نه حتی اندیشمندان بیرون از آن بودند بلکه حرّافانی بودند که خودشان هم نمی دانستند که چه می گویند و چه می خواهند بگویند بلکه فقط حرف می زند. این شد اولین مشخصه آنها ولی نه خطرناک ترین.
به نظر شما چنین کسی وقتی راجع به روحانیت و به صورت کلی امور دینی فیلم سازی کند چه از تحش در می آید؟
سریالی که در آن نه حرفی از ولایت به عنوان اکمال و اتمام معارف دینی ست و نه حرفی از حب و بغض در راه خداست. بلکه چند نکته اخلاقی نسبی را مطلق جلوه می دهد و متشابهات را محکمات. مرزبندی ها را مخدوش می کند فیمینیست را در پس توجه به زن و خانواده تبلیغ می کند و مردان دین دار را ضایع کننده حقوق خانواده نشان می دهد.
روحانی خوب در این قماش کسی ست که هوی نفس این گروه را در غالب سخنان و ارزش های دینی بگنجاند. سازندگان خود را بالاتر و برتر از قاطبه روحانیت می دانند در سدد نصیحت روحانیت بر می آیند. مانند فیلم «طلا و مس» که به علمای اخلاق توصیه می کند بجای کتاب خواندن و درس بحث خدمت به خلق را برگزینند و یا بجای منبر رفتن روزی حلال کسب کنند که هم به خانواده خود و هم به مردم خدمت کنند.
البته که ظاهر این حرف ها بسیار زیباست. مانند ظاهر آنچه شیطان به آدم و حوا گفت:
و یادم اسکن أ نت و زوجک الجنة فکلا من حیث شئتما و لا تقربا هذه الشجرة فتکونا من الظلمین (19)
فوسوس لهما الشیطن لیبدى لهما ما ورى عنهما من سوءتهما و قال ما نهئکما ربکما عن هذه الشجرة إ لا أ ن تکونا ملکین أ و تکونا من الخلدین (20)
و قاسمهما إ نى لکما لمن النصحین (21)
فدلئهما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سوءتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة و نادئهما ربهما أ لم أ نهکما عن تلکما الشجرة و أ قل لکما إ ن الشیطن لکما عدو مبین (22)
سوره مبارکه اعراف آیات شریفات19-21
19 - و اى آدم تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و از هر جا که خواستید بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد.
20 - سپس شیطان آنها را وسوسه کرد تا آنچه را از اندامشان پنهان بود آشکار سازد و گفت پروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرده مگر به خاطر اینکه (اگر از آن بخورید) فرشته خواهید شد یا جاودانه (در بهشت خواهید ماند)!.
21 - و براى آنها سوگند یاد کرد که من خیرخواه شما هستم !
22 - و به این ترتیب آنها را با فریب (از مقامشان ) فرود آورد، و هنگامى که از آن درخت چشیدند اندامشان (عورتشان ) براى آنها آشکار شد و شروع کردند به قرار دادن برگهاى (درختان ) بهشتى بر یکدیگر تا آنرا بپوشانند و پروردگارشان آنها را ندا داد که آیا شما را از آن درخت نهى نکردم و نگفتم شیطان براى شما دشمن آشکارى است ؟
روحانیت بی ارزش ترین مسئولیت اجتماعی و هیچ سودی از قبل آن به مردم نمی رسد در لباس روحانیت نمی شود به کسی خدمت کرد و مطالعه در معارف ناب که قرآن و عترت هست هم کاری بی ارزش و بی فایده است. این ماهیت پیامی ست که این آثار القا می کنند. شاید بتوان در یک جمله نظر آنها را در مورد روحانیت اینگونه گفت که آخوند خوب آخوند مرده است.
افسوس و صد افسوس که متولیان فرهنگی مشتاقانه در حمایت از اینگونه اثار استقبال می کنند. گیرم که به دلیل وقت کم از ژرف اندیشی در مقوله فرهنگ ناتوانند آیا فسق آشکار آنها را نمی بینند؟
قطعا اگر حمایت های بی دریغ و قربتا الی الله این آقایان از این گروه نبود اصلا شکل نمی گرفتند چه بسا که بتوانند در جامعه گفتمان سازی کنند، پیام شان را یا در رسانه های جمعی مخابره کنند و از طریق کارهای پر خرج و دهن پر کن به قلب مخاطب القا کنند. مخاطبی که باید بفهمد آخوند خوب آخوندی ست که بر مبنای هوی نفس تصمیم بگیرد در حکم خدا سر سخت نباشد. مخاطبی که «خشنٌ فی ذات الله» را «قصاب قریش» بداند و دیانت را بدون سیاست و سیلی خوردن بخواهد.
کلمات بسیاری در این نصیحت های شیطانی از مواضعشان منحرف شده که فقط عنوان ها را اشاره می کنم و خودتان بیاندیشید.
· روضه خوان و روضه خوانی به عنوان مهم ترین عامل تبلیغ و تثبیت تشیع
· تخریب کارکتری به نام «حاجی بازاری» به عنوان پیشتیبانان اقتصادی شیعه
· بی ارزش نشان دادن فقه و فقاهت
· معرفی اسلام به عنوان عامل بدبختی و عقب افتادگی
· ...
تشکر از شما به خاطر ارسال مطلبتان به سایت "حرف تو"
" نصیحت شیطانی؛ سبک سینمای دینی مورد علاقه مسئولان فرهنگی "
با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/37648
در این سایت انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت "حرف تو" به شما:
"پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله): کمترینِ کفر این است که انسان از برادرش سخنی بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آن رسوا سازد. این افراد بویی از انسانیت نبردهاند."
یا علی