از خاورمیانه تا غرب آُسیا
با هتاکی رئیس فریدون به سخنان حکیمانه سید رهبر ما چند روزی بساط جار و جنجالی بپا شده و احتمالا تا چند روز دیگر همه یادشان می رود کی چی گفت کی چی نگفت. کما اینکه اگر این واکنش هتاکانه فریدون نبود خیلی ها سخنان رهبری را نمی شنیدند یا آنکه التفاتی به آن نمی کردند. و آنها که همین الان هم جمله آقا را نخواندند یکبار به دقت بخوانند.
نمی گویم که فردا برویم زبان انگلیسی را در مدارس تعطیل کنیم؛ نه، حرف من این نیست؛ حرف این است که بدانیم چهکار داریم می کنیم؛ بدانیم طرف میخواهد چگونه نسلی در این کشور پرورش بیابد، و با چه خصوصیّاتی.
حرف من این است:
«که بدانیم داریم چه کار می کنیم»
«که بدانیم داریم چه کار می کنیم»
«که بدانیم داریم چه کار می کنیم»
آنچه در کشور ما در رابطه با اکثر قریب باتفاق نخبه تصمیم گیر و تصمیم ساز بسیار آسیب رسان است همین جلمه است «که بدانیم داریم چه کار می کنیم»
اگر مردم عوام جامعه تاثیر هژمونیک زبان و کاربرد آن در استعمار فرهنگی را التفات نکنند ملالی نیست، آنچه نکوهیده است اندیشه های کودکان و غیر استراتژیک تصمیم سازان و تصمیم گیران است که البته این عیب به برخی از فعالان یا باصطلاح افسران فرهنگی هم سرایت کرده. نگاه کردن پوسته ای به مقولات اینچنین.
در سخنان امروز نیز اشاره ای به یکی از کارهای که ما نمی دانیم کردند:
«در منطقهی غرب آسیا -که آنها به آن میگویند خاورمیانه-»
در این رابطه پیش از نیز فرموده بودند:
مروز احساس میشود، دیده میشود که این پردهی غفلت از روی ذهنهای کشورهای منطقه و ملتهای مسلمان دارد برچیده میشود؛ این را باید مغتنم شمرد. منطقهی حساس ما، شمال آفریقا و منطقهی غرب آسیا - که اروپائیها به میل خودشان اسم «خاورمیانه» را روی آن گذاشتند و مرکز حساسِ قلب دنیاست - امروز به برکت بیداری اسلامی، در حال تعیین سرنوشت آیندهی این منطقه است.1
البته من اصرار دارم این منطقه را «غرب آسیا» بگویم، نه خاورمیانه. تعبیر خاور دور، خاور نزدیک، خاور میانه درست نیست. دور از کجا؟ از اروپا. نزدیک به کجا؟ به اروپا. یعنی مرکز دنیا اروپاست؛ هر جائی که از اروپا دورتر است، اسمش خاور دور است؛ هر جا نزدیکتر است، خاور نزدیک است؛ هر جا وسط است، خاورمیانه است! این تعریفی است که خود اروپائیها کردند؛ نه، ما این را قبول نداریم. آسیا یک قارهای است؛ شرقی دارد، غربی دارد، وسطی دارد؛ ما در غرب آسیا قرار داریم. بنابراین منطقهی ما اسمش منطقهی غرب آسیاست، نه منطقهی خاورمیانه. 2
آنها حتی محاسبات جغرافیایی را بر مبنای اصالت و برتری دنیای غرب تغییر دادند و اصطلاحات نادرستی همچون خاور نزدیک، خاورمیانه و خاور دور را بهوجود آوردند.3
این به معنای ظهور یک قدرت جدیدی است در منطقهی به قول آنها خاورمیانه - که بنده این تعبیر را بههیچوجه دوست ندارم - و به قول ما در منطقهی غرب آسیا؛ یک قدرت جدیدی دارد ظهور میکند که ممکن است از لحاظ تکنولوژی و علم به پای قدرتهای غربی نرسد... 4
از اوّل انقلاب تا امروز اینجور بوده است؛ هم در شمال آفریقا، هم در اواسط آفریقا، هم در منطقهی غرب آسیا - که غربیها اصرار دارند اسمش راخاورمیانه بگذارند - هم در منطقهی شرق آسیا در منطقهی شبهقارّه، حتّی در کشورهای مجاور با کشورهای اروپایی... 5
... هدف عبارت است از مبارزهی با برنامههای استکبار که دشمن اساسی و اصلی است در این منطقه؛ و هم در کلّ منطقهی اسلامی، بخصوص در این منطقهای که غرب آسیا است. این منطقهای که اروپاییها اصرار دارند اسم آن را بگذارند خاورمیانه؛ یعنی خاور را، شرق را به نسبت اروپا میسنجند. یکجا شرق دور است، یک جا شرق میانه است، یک جا شرق نزدیک است؛ این تکبّر اروپاییها [را ببینید!] از اوّل اینجا شده «خاورمیانه»؛ اسم خاورمیانه غلط است؛ اینجا غرب آسیا است. آسیا یک قارّهی بزرگی است، ما در غرب آسیا قرار داریم. این منطقه منطقهی بسیار حساسی است؛ منطقهای است از لحاظ راهبردی مهم، از لحاظ نظامی مهم، از لحاظ منابع زیرزمینی مهم، از لحاظ ارتباط بین سه قارّه -آسیا و اروپا و آفریقا- مهم. منطقهی مهمّی است. روی این منطقه برنامه دارند، نقشه دارند؛ باید این نقشهها را ببینیم چیست و با این مقابله کنیم؛ این شد مجاهدت. قرآن به ما میگوید:جٰهِدوا فِی اللهِ حَقَّ جِهادِه؛(۲) جهاد فی الله، امروز این است.6
به دلیل اطاله کلام از بیان جزئیات تاثیرات اینگونه نام گذاری ها خودداری می کنیم فقط به همین نکته اشاره می کنم که در همان دیدار فرمودند که :
یک مطلبی هم دربارهی [استفاده از] این نام و نشانههای دوران طاغوت
که من میبینم بعضیها اصرار دارند؛ این را هم من نمیفهمم معنایش را که حتماً باید
بگوییم «پیشآهنگی»! خب پیشآهنگی یک اصطلاحِ مال دوران طاغوت است؛ چه لزومی دارد؟
این تعبیرات و این الفاظ، هرکدام پشتسر خودشان یک بار معنایی دارند. جزو بزرگترین
کارهای جمهوری اسلامی، جعل اصطلاحاتی بود با بارهای معنایی، مثلاً فرض کنید
استکبار، مستضعفین، نظام سلطه؛ اینجور تعابیر چیزهایی است که ملّتهای دیگر،
نخبگان سیاسی و فعّال و مبارزاتی ملّتهای دیگر از ما قاپیدند آنها را. [تعابیر
طاغوتی] چه لزومی دارد؟ ما بسیج دانشآموزی داریم فرض بفرمایید، گروههای پیشتاز
دانشآموزی مثلاً داریم یا جامعهی اسلامی دانشآموزی، انجمنهای اسلامی دانشآموزی؛
این تعبیرات، تعبیراتی است مال جمهوری اسلامی. چه لزومی دارد ما حتماً دنبال
تعبیرات قدیمی برویم؟
1. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=20807
2. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=20729
3. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=23864
4. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=24176
5. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=29792
6. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30524