بسم الله الرحمن الرحیم

این حسین کسیت که عالم همه دیوانه اوست

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
این حسین کیست که عالم همه دیوانه‌ى اوست‌
این چه شمعی است که جانها همه پروانه‌ى اوست‌
اى شعله‌ى فروزان، اى فروغ تابان، اى گرمابخش دلهاى خلایق! تو کیستى با این شکوه و جلال، با این شیرینى و دلنشینى، با این هیبت و اقتدار، با این‌همه لشکر دل‌به‌همراه، با غلغله‌ى فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت میکنند؟ تو کیستى اى نور خدا، اى نداى حقیقت، اى فرقان، و اى سفینةالنجاة؟ چه کرده‌ئى در راه خدایت که پاداش آن خدائى‌شدنِ هر آن چیزى است که به تو نسبت میرساند؟ بنفسى انت، بروحى انت، بِمُهجَةِ قلبى انت، و سلام الله علیکَ یومَ وُلِدتَ و یوم اُستُشهِدتَ مظلوماً و یوم تُبعَثُ فاخِراً و مَفخَراً. ۹۳/۲/۲۹
بسیار خوب و با ذوق و سلیقه نوشته شده است؛ و با نگاه هنرمندانه و کنجکاو و نکته‌یاب. خواندم تا ۹۳/۲/۲۸.

کتاب «پنجره‌های تشنه» روز نوشت‌های آقای مهدی قزلی از انتقال ضریح جدید امام حسین علیه‌السلام از قم به کربلا در سال ۱۳۹۱ است و انتشارات سوره‌ی مهر آن را منتشر کرده است.

تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پنجره‌هاى تشنه»


    بنا بر آماری که رسانه های گوناگون  منتشر کردند بیش از 20 میلیون نفر در آیین اربعین حسینی شرکت کردند. یعنی بزرگ ترین اجتماع بشری از ابتدای خلقت تا امروز. این آیین کما بیش یک ماه طول کشید. در این ایام رسانه های گوناگون اخبار و پوشش های خبری خوبی از این آیین منتشر کردند. همچنین نقل محفل مذهبی بیان عاطفی و حسی پیرامون این حادثه عظیم بوده اند. آمار دقیقی از هزینه این آیین و همچنین از متولیان و برگزارکنندگان آن در دسترس نیست


   ماه صفر به پایان رسید و سفره خاص عزاداری جمع شد وبه تبع آن صحبت کردن پیرامون آن حادثه عظیم از تب تاب افتاده و مانند سابق نقل محافل نیست بلکه خاطره ایست برتر و زنده تر از خاطراتی که گاهی می میرند و گاهی فراموش می شوند اما خاطره پیاده روی اربعین هیچ فراموش نمی شود بلکه مئنوسان این آیین تمام سالشان بسته به این روزهاست و همه ذهنشان بسته به این خاطرات است و آرزویشان تکرار آن حال در سال آینده است.

  جدای از مطالب حسی و عاطفی یک محب اهل بیت (علیهم السلام) جا دارد که به آیین از زوایا و جهات مختلف با ژرفا و اندیشه نگریسته شود. بررسی این مهم شاید خود بتواند یک رشته دانشگاهی باشد ، زیرا آنقدر این حادثه ژرف است که هر گوشه آن درسی ست و هر درسش را استادی و هر استاد را شاگردانی که به گفت و شنود پیرامون آن نشستن باید است. امید است که  در آینده پژوهش های کاربردی به همراه کرسی های دائمی پیرامون این مهم در حوزه و دانشگاه پدید آید.


به گوشه ای از این واقعه می نگریم

بیش از 20 میلیون نفر در کما بیش یک ماه در کنار هم چگونه زندگی کردند؟


برای درک اهمیت این پرسش نخست باید به روش معیشت و زندگی دنیای عادی خارج از این آیین نگریست.

تا بوده این گونه بوده ولی گمان نکنم تا باشد هم اینگونه باشد که هر کس در این کره خاکی قسمتی را در مالکیت خود در آورد و در آنجا شروع به استعمار و آبادنی کند. کسی در قطعه کشاورزی می کند و به کاشت و داشت و پس از سختی بسیار برداشت زحمات خود می پردازد. کس دیگر عده ای حیوانات را به مالکیت خود در می آورد و آنها را اهلی می کند. کس دیگر به صنعت ذوب فلزات مشغول می شود. کس دیگر مرکب و گاری آماده می کنند و هر کس دیگر چیزی دگر. زندگی این گروه در کنار هم بر مبنای دارایی هر کس است به طوری که هر کس نیازی از کس دیگر برآوررده می کند و کس دیگر نیز همین. در این زندگی هر کس حصاری به دور خود دارد چیزی می دهد و چیزی می گیرد. هر کس خودش هست و انبار دارایی هایش. در این بین افرادی هستند که می خواهند بدون زحمت و فقط با داشتن زور بیشتر به تصاحب داشته های دیگران دست درازی کنند. بشریت به این نتیجه رسید که باید عده ای از آنها جمع شوند بر هر کس که می خواهد با زورگیری و نه کار صاحب انبار شود را از اجتماع دور کنند. در این بین فقط نهاد خانواده بود که از این قائده پیروی نمی کرد و اعضای خانواده نه برای رفع نیازی از نیازهای خانوادگی بلکه برای آنچه که «دوست داشتن» بود انبارهایش را از هم جدا نمی کردند.


نگارنده دارای مطالعات آکادومیک علوم اجتماعی نیست ولی این مطلب یک بحث جامعه شناسانه است و خواهشمندم اگر کسی در این زمینه اطلاعات علمی آکادومیک دارد مرا راهنمایی کند.


    با پیش زمینه ای که در مورد زندگی عادی افراد بشر گفته شد چگونه باید به این آیین نگریست؟ کما بیش همه ما قسمت های از این حادثه را لمس کرده ایم. از برداشتن حق ویزا توسط دولت عراق گرفته تا آخر. 20 میلیون نفر که همه آنها اعضای یک خانواده اند. جمعیتی که دیواری بین هم نکشیده اند و همه انبارهایشان را بروی هم گشوده اند. دلیل این یکی شدن در این جمعیت میلیونی انگیزش یکی بود و انگیزش همه آنها مغناطیس حسین بود.


 

*     اولین شکوفه‌های عاشورایی



اولین شکوفه‌های عاشورایی در اربعین شکفته شد. اولین جوشش‌های چشمه‌ی جوشان محبت حسینی - که شطّ همیشه جاری زیارت را در طول این قرن‌ها به راه انداخته است - در اربعین پدید آمد. مغناطیس پُرجاذبه‌ی حسینی، اولین دل‌ها را در اربعین به سوی خود جذب کرد؛ رفتن جابربن‌عبداللَّه و عطیّه به زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین، سرآغاز حرکت پُربرکتی بود که در طول قرن‌ها تا امروز، پیوسته و پیدرپی این حرکت پُرشکوه‌تر، پُرجاذبه‌تر و پُرشورتر شده است و نام و یاد عاشورا را روزبه‌روز در دنیا زنده‌تر کرده است.

پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب ۸۵/۰۱/۰۱

 

 مغناطیس حسین کلید واژه ایست که ایشان مکررا از آن استفاده کرده اند.(+ ، + و+)


همیشه به این می اندشیدم که مردم در دوران ظهور چگونه زندگی می خواهند کرد. آیا آنها هم بمانند پیشینیان خود هر کدام به دور داشته هایشان دیواری می کشند و آنچه سبب ارتباط آنها با هم است افزونی دارایی ست.

گفتنی ها در این مورد بسیار است فقط اشاره به داستان «ذوالقرنین» در این مقوله جای اندیشیدن دارد و همچنین تفکرات اشتراکی یا سوسیالیستی را نیز می توان با این شیوه مقایسه کرد که اگر خدا بخواهد به آنها خواهیم پرداخت.