بسم الله الرحمن الرحیم
   
    عده ای در کافه ای نشسته اند و تعطیلات آخر هفته را به خنده و مستی مراوادات دوستانه می گذرانند که کرگدنی از مقابل دیدگانشان می گذرد.
    عبور کرگدن از میانه شهر برای چند لحظه باعث تعجب شهروندان مشغول خوشگذرانی می شود ولی پس از آن دوباره به خوشگذرانی و زندگی عادی خود بر می گردند. 
   سپس متوجه می شوند که آن کرگدن یکی از اهلی شهر بوده که مسخ شده است ولی باز هم بی دغدغه به زندگی عادی خود ادامه می دهند سپس متوجه می شوند که دیگران نیز دارند به کرگدن تبدیل می شوند ولی باز هم کسی کاری نمی کند و آخرین افراد نیز کرگدن شدن را امری طبیعی می شمارند.
    در آخر این داستان البته قهرمانی هست که تا آخر هم انسان می ماند و از شرافت و کرامت انسانی دفاع می کند.
این خلاصه نمایشنامه کرگدن اثر اوژن یونسکو بود که خلاصه حرف ما در مورد وضع حجاب زنان امروز ایران و بالاخص تهران است.
کرگدن

    پوشش امروز زنان ما دیگر بدحجابی نیست بلکه جنون بدن نمایی ست. 
   عده هم دیوانه وار خود را به خواب زده اند و مشغول زندگی عادی خود هستند ولی نمی بینند که این بیماری بدن نمایی و چگونه در حال پاره پاره کردن تار و پود جامعه ماست.
    همان هایی که نمی بینند که کشوری با سرانه ایران چقدر ارز صرف واردات لوازم آرایشی می کند. در حالی که ثروتمند ترین کشورها و حتی ولنگارترین کشورها با جمعیتی چند برابر ایران چنین هزینه برای آرایش زنانشان نمی کنند.
همان هایی که نمی بینند پردرآمد ترین مشاغل پزشک جزاحی زیبایست. در حالی که کشورهای توسعه یافته پژوهشگران پزشکی پر درآمد ترین های هستند.
     همان ها که نمی بینند پوشش زنهای عادی ما از پوشش پورن استارها و بدکاره های غربی نیز بدتر است. کما این که بیاد دارم وقتی برای سریال کیمیا بازیگر دختر فرانسوی به ایران آمد وضعیت حجاب و پوشش به مراتب از هنرپیشه ها و کلا عوامل تولید سریال به مراتب بهتر بود.
     و نشان دیگر نیز همان پورن استار آمریکایی که عکس با حجابش در تهران از بسیاری از زنان عادی تهران بهتر بود.
بدبختی این مسئله اینجاست که هیچ کس این مشکل را نمی بیند هر وقت هم دلسوزی هشداری می دهد عده با مقایسه ای شیطانی با مفاسد اقتصادی از آن دفاع می کنند.
    
    بدبختانه تر کسانی که بدن نمایی را حق زن می دانند.
    کسانی که استفاده زن از جاذبه جنسی اش را یک امتیاز برای او به حساب می آورند و مرتب خناسانه در گوشش وسوسه می کنند که راه پیشرفت هر زن استفاده از جذابیت جنسی اش هست.
    و آنها که بازیگران سینما را به عنوان افراد موفق نشان دختران ما می دهند و رمز موفقیتشان را بی حیایی و بدن نمایی معرفی می کنند.
   و راهی که زن را در مسیر نون خوردن از غریضه مردان قرار می دهد و سرمایه داران را آزاد در استفاده از این قدرتشان.
 
    و حال این ره که ما می رویم به کجاست؟
   
   استمنا کودکان دبستانی و سرد مجازی جنسی آنها در بزرگسالی

   زنان و دخترانی که تنها هنر و مشغله شان بزک کردن بدن نمایی در خیابانهاست.

   گویا کمال یک زن در هر چه شهوت انگیزتر بودنش است.
   
   تجاوزهای جنون آمیز و حتی همین اخیر جنایت و تجاوز یک پسر شانزده-هفده ساله به یک دختر بچه.

   جنسی شدن فضایی جامعه، مدرسه، دانشگاه، هنر و... به تبع آن دوری از علم و ارزش های حقیقی.
  
   
    بدتر از همه اینها و خیلی بدتر از همه اینها آسیب شدید به نهاد خانواده.
 
   طبق مقام ناجا یکی از پنج دلیل اصلی پرونده هاق قتل سال پیش، شوهرکشی های پس از خیانت بوده است.
آمارهای طلاق های رسمی و طلاق های عاطفی
   دختران ترشیده و پیر پسرانی که به تجرد قطعی رسیده اند
   نمی دانم تا حالا سریالی در تلویزیون ساخته شده که غیرت را تمسخر نکند؟ سینما و ماهواره هم جای خود.
   نشریات و کتاب ها و قلم های بی دغدغه و کثیف هم که چه بگویم.
   
   و شِقشِقَةٌ هدرت ثمّ قرّت