بسم الله الرحمن الرحیم


    توهم توطئه یا نظریه توطئه یک از مشهورترین تزهای غرب زدگان در مقابل حرکت های استعماری قدرت های غربی ست که کمتر کسی که در فضای فکری ایران با آن آشنایی نداشته باشد. تعاریف متعددی از این تئوری وجود دارد که چند مورد از این تعاریف را در زیر می آوریم.

    تئوری توطئهیا توهم توطئه اصطلاحی است که در ابتدا، وصفی برای هر ادعای دسیسه‌گری بود. با این وجود، امروزه، تئوری توطئه فقط در این معنا به کار می‌رود: تئوری‌ای که رویدادی کنونی یا تاریخی را نتیجهٔ نقشهٔ مخفیانهٔ گروهی دسیسه گر (عموماً قدرتمند) می داند ۱

    در تعریفی دیگر، تئوری توطئه عبارتست از نداشتن اعتقاد یا باورنکردن شکل ظاهری و رسمی رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ۲

     

تئوری توطئه در شکل حاد آن بیانگر این است که تمامی بدبختی‌های عالم در پی اعمال گروهی از افراد پرنفوذ و معمولاً پنهان است. در بیان این مفهوم گفته می‌شود گروه‌های کوچک و تیزهوشی دارای امکانات سیاسی، مالی، نظامی، روانی و علمی در پس تمام حوادث خوب و بد این دنیا هستند  ۳

    علاوه بر اینها این عده نظراتی تحت عنوان تئوری توطئه در ایران دارند که بخشی از آن در زیر به سمع نظر شما می رسد.

    نظریه‌های توطئه

    ایمان به توهم توطئه از نظر پیامدها یا کارکردهای روانی و اجتماعی برای کسانی که به آن اعتقاد دارند، آرامش خاطر می‌آورد و همچون ساز و کارهای دفاعی روانی این فرصت را به آنان می‌دهد تا شانه خالی‌ کنند و همه تقصیرها را به گردن توطئه بیگانه بیندازند. مثلا عقب ماندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را به گردن استعمار بگذارند؛ و یا ناتوانی خویش در اداره امور کشور در لحظات بحرانی و شورش‌ها و انقلاب‌های ناشی از آن را به توطئه پشت پرده بیگانگان منتسب سازند و مسئولیت تاریخی خود را لوث کنند. و یا نابسامانی اقتصادی و سقوط ارزش پول را به توطئه بیگانگان نسبت دهند تا از خود رفع مسئولیت کنند. جامعه شناسان نظریه‌های توطئه در ایران را به دو دسته کلی تقسیم می‌کنند. یکی نظریه‌های توطئه با محوریت سه قدرت برتر جنگ جهانی (روس و انگلیس و آمریکا) و دیگری توطئه دشمنان تاریخی ایران که از زمان تاسیس ایران توسط ایرج به دسیسه چینی بر علیه ایران مشغول بوده‌اند.۳

    علاوه بر تعاریف فوق می توان از زاویه دیگر نیز به این پدیده و یا ایده جامعه شناسانه نگریست. اگر جامعه را به مثابه یک پیکره بنگریم و آن را در مدل بیولوژیک تحلیل کنیم، تحلیل شخصیت کلی افراد می توان آن را تعمیم به کل داد. از روی دیگر این نظریه در مورد یک پدیده روانی اجتماعی می باشد که برای کنکاش و واکاوی آن نیاز به تحلیل یک مدل انسانی می باشد.

    عده ای آن را به «پارانویید» تشبیه می کنند که نوعی اختلال شخصیت مبنی بر ظن همه گیر می باشد.

    به نظر شما آیا می توان این نظریه را به یک «پارانویید» اجتماعی تعبیر کرد؟

شاه کلید فهم و تحلیل پدیده های روانی اجتماعی در مفهومی به نام «افکار عموم» نهفته است. برای پی بردن به ژرفای افکار عمومی توجه به نهادی به نام «رسانه» و «علم ارتباطات» لازم است.

    موشکافی پژوهشی و علمی این موضوعات خارج از مجال این نوشته است ولی می طلبد که متخصصین مختلف در رابطه با این موضوعات به صورت علمی و به دور از غرض های سیاسی به آن بپردازند.

    ولی ما حصل جمع این موضوعات ما را به این مطلب می رساند که به طور کلی  توهم توطئه نه باوری که از طریق عوام به عنوان باور عمومی و یا افکار عمومی شکل می گیرد(به جز موارد اندک) بلکه خطی ست رسانه ای که خود به مثابه توطئه ای برای مقاصد صاحبان آنها دنبال می شود.

    به عبارت دیگر صاحب بان رسانه ها از طریق دامن زدن به هیولای توطئه و جا انداختن آن در افکار عمومی به مقاصد آن می رسند.

با این پیش زمینه می خواهیم به بررسی تزی که دولت پیش گرفته بپردازیم. از این رو قضیه از دو حالت خارج نیست.

1.     به صورت فردی نزدیکان، هم اندیشان و در کل دور بری های رئیس جمهور فضای فکری را برای وی بوجود آورده اند ایشان دچار سوء ظن نسبت به منتدقین شدند و حرف از «اتاق فکر ها» می زنند. با توجه به فضای سیاسی امروز ما اگر ایشان واقعا خودشان این مطالب را قبول داشته باشند دچار پارانویید می باشند.

2.     آنچه که محتمل تر است همان تاثیر گذاری بر افکار عمومی با افشا کردن توطئه های کذایی می باشد. که مقاصد مختلفی برای دولت می تواند داشته باشد.

به طوری کلی قدرت مختلف در شرایطی گوناگون اهداف خاصی از این پروپاگاندا دارند. برای مثال اجرای سیاست های سرکوب گرانه همیشه نیازمند ساختن دشمنی خطرناک می باشد که هر لحظه خوی درندگی اش گل کند. مظلوم نمایی و حق بجانب شدن یکی دیگر از اهداف می باشد.متحد کردن عموم مردم بدون وجود دشمن خارجی امری دشوار است. ایجاد رضایت نسبی ، توجیه نواقص موجود، عوض کردن فضای رسانه ای موجود، انحراف افکار عمومی از مسائلی که باب میل نیست و... از دیگر اهداف توهم پراکنان می باشند.

    بسیاری از موارد فوق می تواند دلیل این توهم پراکنی های دولت و رسانه های نزدیک به آن باشد. توهماتی که یک روز با افشای «اتاق فکرها»ی کذایی و روزی خبر از «گشت های موتوری انصار حزب الله» ، «تندروها» و... که البته شناخته شده ترین آنها واژه نام آشنای «دولت قبل» می باشد.

    حتما دیده اید که همیشه بعد از اینگونه افشاگری های متوهمانه برای چند روز حجم عظیمی از خروجی و خوراک  رسانه ها را به خود اختصاص می دهند. آن هم در مواردی که اتفاقاتی فاجه وار در همین جغرافیا به وقوع پیوسته است. مانند امروز که در حالی که مردم با رکودی بی مانند دسته پنجه نرم می کنند، ایران در دادگاه پرونده کرسنت محکوم می شود و میلیاردها دلار ضرر می کند حال فضا به سمتی مطلوب کشیده می شود.

    در رابطه با این نظریه گفتنی های بسیاری ست. گفتنی های مانند خطر «تروریسم» و خطر«برنامه هسته ای ایران» برای جامعه جهانی که اگر خدا خواست در آینده به آن خواهیم پرداخت.